یلدا تو مشهد یه رنگوبوی دیگه داره. انگار این شهر، با اون حالوهوای معنوی و خیابونای پر از زائرش، یه جور خاص خودشو برای این شب بلند آماده میکنه. حالا بذارید یه کم از آداب و رسوم یلدایی مشهدیها براتون بگم! قراره یه چیز باحال بخونید که فقط تو مشهد میتونی پیداش کرد.
سفرهای که حرف میزنه
تو مشهد، سفره یلدا فقط یه میز با چندتا میوه و آجیل نیست؛ یه قصهگوئه! مشهدیها به این سفره میگن «سفره چله»، که انگار یه تابلوی نقاشی از رنگای پاییزه. انار دونشده، هندونههای قاچقاچ، خرمالوهای نارنجی و آجیلای رنگارنگ یه طرف، یه جلد قرآن و دیوان حافظ هم یه طرف دیگه.
اما چیزی که این سفره رو خاص میکنه، یه شمع گلی دستساز یا یه فانوس کوچیک قدیمیه که روش نقاشیای اسلیمی داره. این شمعا رو بعضی خانوادهها هنوز خودشون درست میکنن و روشون دعاهای کوتاه مینویسن، به نیت خیر و برکت برای سال جدید. حالا فکر کن این شمعا با نور ملایمشون چه حالوهوای عجیبی به خونه میدن!
قصههای زیر کرسی و یه کم شیطنت
یلدا تو مشهد بدون کرسی و قصهگویی مامانبزرگا و بابابزرگا معنی نداره. هنوزم تو خونههای قدیمیتر، کرسی رو وسط میذارن و همه دورش جمع میشن. اما یه رسم بامزه تو بعضی محلههای قدیمی مثل نوغان یا سرشور اینه که بچهها موقع قصهگویی یواشکی زیر کرسی یه بازی راه میندازن: «نخود نخود، کجا میری؟» یه مشت نخود یا لوبیا رو زیر کرسی قایم میکنن و هرکی پیداشون کنه، یه جایزه کوچیک مثل یه آبنبات قیچی از بزرگترا میگیره. این بازی، با خنده و شوخی، شب رو پر از هیجان میکنه.
چله عروس؛ یه رسم عاشقانه
یه رسم دیگه که تو مشهد هنوزم زندهست، «چله عروس»ه. اگه یه زوج تازهعروس تو فامیل باشن، خانواده داماد یه خوانچه پر از میوههای یلدایی (حتماً با انار و هندونه)، یه جفت شمع تزئینی و گاهی یه شال سنتی ابریشمی برای عروس میبرن. اما نکته باحالش اینه که تو بعضی خانوادهها، داماد باید یه بیت شعر از حافظ رو با صدای بلند بخونه و یه فال برای آیندهشون بگیره. حالا فکر کن داماد یه کم خجالتی باشه و وسط جمع مجبور شه شعر بخونه! خنده و تشویق مهمونا شب رو بهیادموندنی میکنه.
زیارت یلدایی؛ حالوهوای حرم
مشهد که باشی، یلدا بدون حالوهوای حرم کامل نمیشه. خیلی از مشهدیها شب یلدا به حرم امام رضا (ع) میرن و یه گوشه دنج صحن پیدا میکنن تا دعا بخونن یا حتی فال حافظ بگیرن. یه رسم قشنگ دیگه اینه که بعضیا یه انار دونشده رو بهعنوان نذری بین زائرا پخش میکنن، به نیت شادی و سلامتی. این کار، انگار گرمای یلدا رو با حال معنوی حرم قاطی میکنه و یه حس عجیب به آدم میده.
خوراکیهای یلدایی با طعم مشهد
یلدا تو مشهد فقط انار و هندونه نیست. یه شیرینی سنتی به اسم «نونشله» تو بعضی خونهها پخته میشه که یه جور نون شیرین با طعم هل و زعفرونه. بعضیا هم یه دسر خاص درست میکنن که بهش میگن «اشکنه انار». این دسر از ترکیب انار دونشده، شیره انگور و گردوی خردشده درست میشه و طعمش یه جورایی بهشتیه! یه چیز دیگه که جدیداً مد شده، درست کردن «یلدا کاپ»ه؛ یه جور کیک تکنفره با تزئین انار و پسته که تو کافههای مشهد حسابی طرفدار پیدا کرده.
رقص و موسیقی زیر نور ماه
شاید باورتون نشه، اما تو مشهد قدیم، یلدا با یه کم رقص و موسیقی هم همراه بوده. تو بعضی خونهها، بعد از شام، یه دایرهزنگی دست میگیرن و با آهنگای محلی خراسانی یه دور کوچیک میزنن. حالا این رسم تو خیلی خونهها کمرنگ شده، ولی تو محلههای قدیمیتر هنوزم بعضیا با یه ضرب و تمپوی آروم، حالوهوای یلدا رو شادتر میکنن.
یلدا تو مشهد ۱۴۰۴؛ یه شب مدرن با ریشههای قدیمی
امروز، یلدا تو مشهد ترکیبی از سنت و مدرنیتهست. جوونا تو کافههای طرقبه و شاندیز دور هم جمع میشن، هندونه و انار میخورن و با فیلترای یلدایی عکس میگیرن. اما هنوزم روح اون شبنشینیهای گرم و صمیمی تو خونههای مشهدی زندهست. انگار یلدا تو این شهر یه جور دعوته برای اینکه یه شب، فقط یه شب، گوشی رو بذاری کنار، دور کرسی بشینی و با قصه و خنده، طولانیترین شب سال رو کوتاه کنی.
یلدا تو مشهد فقط یه جشن نیست؛ یه بهونهست برای اینکه یادمون بیاد زندگی، با همه شلوغیاش، هنوزم میتونه ساده و شیرین باشه.
یلدا تو شهرها و روستاهای اطراف مشهد یه حالوهوای خاص داره که انگار با خاک و باد خراسون گره خورده. از طرقبه و شاندیز گرفته تا روستاهای دورتر مثل زشک و کلات، هر جا یه جور یلدا رو جشن میگیرن. بذارید یه کم از این رسمهای بکر و کمتر شنیدهشده براتون بگم که حسابی تازست و جای دیگه نمیتونید پیداش کنید. آمادهاید؟
طرقبه؛ یلدا تو باغهای باصفا
تو طرقبه، که یه جورایی بهشت نزدیک مشهد حساب میشه، یلدا یه رنگوبوی باغی داره. خیلی از خانوادهها شب یلدا رو تو باغخونههاشون برگزار میکنن. سفره یلدا رو روی تختهای چوبی وسط باغ پهن میکنن و دورش آتیش روشن میکنن. یه رسم بامزه اینجاست که بهش میگن «انارپاشی». بچهها چندتا دونه انار رو تو آتیش میریزن و با صدای ترکیدنشون، آرزو میکنن. میگن این کار بدشانسی رو دور میکنه! یه چیز دیگه هم که تو طرقبه مد شده، درست کردن «شله یلدایی»ئه؛ یه جور شلهزرد که با شیره انگور و زعفرون درست میشه و روش با پسته و انار تزئین میکنن. طعمش؟ یه چیزی تو مایههای بهشته!
شاندیز؛ شام یلدایی زیر نور ماه
شاندیز، با اون کبابای معروفش، تو یلدا هم یه جور دیگه حالوهوا داره. اینجا رسمه که شام یلدا حتماً باید تو حیاط یا رو پشتبوم سرو بشه، زیر نور ماه. یه خوراک سنتی به اسم «قورمه خراسونی» تو بعضی خونهها پخته میشه که با گوشت گوسفندی، انار و سبزیهای محلی درست میشه. یه رسم دیگه هم اینه که بزرگترا برای بچهها قصههای خراسونی تعریف میکنن، مثلاً داستان «چلهکوچیک و چلهبزرگ» که درباره دو برادر زمستونیست که با هم سر طول شب یلدا کلکل دارن! این قصهها با لهجه شیرین خراسونی حسابی خندهدار و جذابه.
زشک؛ یلدا تو دل طبیعت
روستای زشک، با اون طبیعت بکرش، یلدا رو خیلی ساده و صمیمی برگزار میکنه. اینجا کرسی هنوزم پادشاه خونههاست. یه رسم قدیمی تو زشک اینه که موقع فال حافظ، هرکی یه آرزو میکنه و یه دونه خرمالو تو یه کوزه سفالی میندازه. آخر شب، کوزه رو تو باغچه خونه دفن میکنن، به نیت اینکه آرزوها تو سال جدید سبز بشن. یه خوراکی خاص هم تو زشک درست میکنن به اسم «کشک انار». این یه جور دسره که با کشک محلی، انار و نعناع خشک درست میشه و طعمش یه کم شور و ترشه، ولی عجیب به دل میشینه.
کلات؛ یلدا با طعم قصههای ایل
کلات، که یه کم دورتر از مشهده، یلدا رو با حالوهوای ایلیاتی برگزار میکنه. تو روستاهای کلات، مثل آبگرم یا قرق، شب یلدا دور آتیش جمع میشن و یه ساز محلی به اسم «دوتار» میزنن. یه رسم جالب اینجاست که بهش میگن «یلداچین». یه نفر از بزرگترا یه سبد پر از میوه و آجیل رو تو خونه میچرخونه و هرکی یه چیزی برمیداره، ولی باید یه بیت شعر یا یه خاطره بگه تا بتونه چیزی از سبد برداره. این رسم حسابی جمع رو شاد میکنه. یه خوراکی خاص کلاتیها هم «نان تخمه»ست؛ یه نون محلی که با تخمه کدو و کنجد درست میشه و کنار چای زغالی میچسبه.
چناران؛ یلدا با عطر نون تازه
تو چناران و روستاهای اطرافش مثل رادکان، یلدا با بوی نون تازه گره خورده. اینجا رسمه که یه نون محلی به اسم «چلبک» درست میکنن که با آرد گندم محلی و شیره خرمالو پخته میشه. یه رسم باحال دیگه تو چناران اینه که بچهها شب یلدا میرن در خونه همسایهها و یه شعر محلی میخونن که بهش میگن «چلهخونی». شعرش یه چیزی تو این مایههاست: «چله اومد، زمستون اومد، انار و گردو به ما بدید!» همسایهها هم بهشون آجیل یا میوه میدن. این رسم حسابی حالوهوای محله رو گرم و صمیمی میکنه.
یلدا تو اطراف مشهد؛ یه دنیای رنگارنگ
هر کدوم از این شهرها و روستاها انگار یه تیکه از پازل یلدای خراسونی رو تکمیل میکنن. از باغهای طرقبه تا آتیشهای کلات، یلدا اینجا فقط یه شب بلند نیست؛ یه بهونهست برای دور هم بودن، خندیدن و قصه گفتن. حالا تو بگو، یلدای تو چه شکلیه؟ دوست داری کدوم یکی از این رسمها رو امتحان کنی؟
نتیجهگیری: یلدا، قلب تپنده خراسون
شب یلدا تو مشهد و شهرها و روستاهای اطرافش، مثل طرقبه، شاندیز، زشک، کلات و چناران، فقط یه شب بلند نیست؛ یه جشن پر از رنگ، عطر و خاطرهست که انگار روح خراسون رو تو خودش جا داده. از سفرههای پر از انار و خرمالو که با شمعهای دستساز و فانوسای قدیمی تزئین میشن، تا قصهگویی زیر کرسی و بازیهای بامزه بچهها، همهچیز دست به دست هم میده تا این شب، یه تجربه خاص و بهیادموندنی بشه.
تو مشهد، حالوهوای حرم و نذری انار با رسمهای عاشقانه مثل «چله عروس» قاطی میشه و یه حس معنوی و صمیمی میسازه. تو اطرافش هم، از انارپاشی تو باغهای طرقبه تا چلهخونی بچههای چناران و دوتارنوازی کلاتیها، هر جا یه امضای خاص خودشو داره. یلدا تو این منطقه، چه تو خونههای سنتی با کرسی و نون تازه، چه تو کافههای مدرن با یلدا کاپ، یه دعوته برای دورهمی، خنده و ساختن خاطره. انگار این شب، با همه سادگی و صمیمیتش، بهمون یادآوری میکنه که زندگی، با یه فنجون چای و یه مشت آجیل کنار آدمای عزیزمون، میتونه قشنگترین قصه دنیا باشه.