ایران پر از جاهای دیدنیه، اما یه سری روستا داره که فقط به خاطر اسماشون یا داستانای عجیبشون میتونی ساعتها دربارهشون حرف بزنی! از روستایی که انگار تو زمان قاجار گیر کرده تا اون یکی که انگار از یه کتاب فانتزی اومده بیرون، تو این مطلب قراره با چندتا از جالبترین روستاهای ایران آشنا بشیم، یه سری آمار و حقیقت باحال دربارهشون بخونیم و چندتا نکته و ترفند برای گشتوگذار تو این جاها یاد بگیریم. آمادهاید؟ بزن بریم!
روستاهایی با اسمهای عجیب و غریب
بعضی از روستاهای ایران اسماشون انقدر باحاله که آدم دلش میخواد فقط به خاطر اسمشون بره ببینتشون. مثلاً فکر کن تو یه روستا به اسم آلمان زندگی کنی! بله، تو ایران چندتا روستا به اسم آلمان داریم، یکی نزدیک اهر تو آذربایجان شرقی، یکی اطراف رشت تو گیلان و حتی یکی دیگه نزدیک ارومیه. حالا فکر کن به یکی بگی “من تو آلمان به دنیا اومدم” و بعد توضیح بدی که نه، منظورم اون آلمان تو اروپا نیست!
یا مثلاً مصر! این یکی تو اصفهان، نزدیک جندق، وسط کویره. یه روستای کوچولو با کمتر از ۴۰ تا خونه که انگار یه جزیره تو دریای شنهای روانه. یا پاکستان تو سیستان و بلوچستان! این اسمها احتمالاً از مهاجرتهای قدیمی یا داستانهای تاریخی اومده، ولی هر چی که هست، خیلی باحالن.
یه روستای دیگه که اسمش خندهداره دیوان تو مازندرانه. حالا فکر کن یکی ازت بپرسه “اهل کجایی؟” و تو بگی “دیوان!” احتمالاً طرف فکر میکنه داری شوخی میکنی. یه جای دیگه هم هست به اسم زرشک تو خراسان جنوبی. آره، همون زرشک که تو غذاها میریزن! حالا این که چرا اسم این روستا زرشک شده، خودش یه معمای باحاله.
چندتا حقیقت و آمار جالب درباره روستاهای ایران
حالا که با چندتا اسم باحال آشنا شدیم، بذار یه کم آمار و حقیقت بگم که احتمالاً تا حالا نشنیدی. طبق آخرین دادههای مرکز آمار ایران (تا سال ۱۴۰۰)، ایران حدود ۶۲,۰۰۰ روستا داره که خیلیاشون هنوز هم سبک زندگی سنتی خودشون رو حفظ کردن. از این تعداد، حدود ۲۰,۰۰۰ تاشون کمتر از ۱۰۰ نفر جمعیت دارن! این یعنی یه عالمه روستای کوچولو و بکر که انگار زمان توشون وایستاده.
یه چیز جالب دیگه اینه که روستای ماخونیک تو خراسان جنوبی، که به “لیلیپوت ایران” معروفه، یه زمانی ساکناش به طور متوسط قدشون زیر ۱.۴ متر بود! حالا به خاطر تغذیه بهتر، قد بچههای جدیدترشون معمولیتر شده. یا مثلاً روستای کندوان تو آذربایجان شرقی، که خونههاش تو دل صخرههای آتشفشانی کنده شدن، یکی از معدود روستاهای صخرهای دنیاست. فقط سه تا روستای دیگه تو کل دنیا این شکلیان: یکی تو ترکیه، یکی تو آمریکا و یکی هم میمند تو کرمان.
یه آمار دیگه: روستای ابیانه تو اصفهان، که به خاطر خونههای قرمز و لباسهای سنتی مردمش معروفه، سالانه حدود ۱۰۰,۰۰۰ گردشگر داخلی و خارجی جذب میکنه. این یعنی یه روستای کوچولو با ۳۰۰ تا خونه، بیشتر از یه شهر کوچیک توریست داره!
نام روستا | استان | ویژگی خاص | تعداد تقریبی گردشگر سالانه |
کندوان | آذربایجان شرقی | خونههای صخرهای | ۲۰۰,۰۰۰ نفر |
ماخونیک | خراسان جنوبی | ساکنان قدکوتاه | ۵۰,۰۰۰ نفر |
ابیانه | اصفهان | معماری قرمز و سنتی | ۱۰۰,۰۰۰ نفر |
پالنگان | کردستان | خونههای پلکانی | ۷۰,۰۰۰ نفر |
هجیج | کرمانشاه | طبیعت بکر و رود سیروان | ۸۰,۰۰۰ نفر |
داستانهای عجیب و باحال روستاها
حالا بذار چندتا داستان عجیب از این روستاها برات تعریف کنم. اول بریم سراغ ایستا تو طالقان البرز. این روستا انگار تو زمان قاجار قفل شده! مردمش نه برق دارن، نه گاز، نه ماشین، نه حتی موبایل. حتی میگن خیلیاشون شناسنامه هم ندارن! اونا معتقدند زندگی مدرن با اعتقاداتشون جور درنمیاد و به سبک قدیم زندگی میکنن. حالا فکر کن وسط قرن ۲۱، یه جایی باشه که ساعت دیواری هم توش پیدا نمیشه!
یه روستای دیگه که خیلی باحاله، سرآقاسید تو چهارمحال و بختیاریه. این یکی به خاطر خونههای پلهکانیش معروفه، ولی یه چیز عجیبش اینه که هر زمستون، به خاطر برف سنگین، کاملاً از دنیای بیرون قطع میشه. یعنی ۶ ماه از سال، مردمش فقط با خودشونن و هیچ راه ارتباطی با بیرون ندارن. حالا فکر کن تو همچین جایی زندگی کنی و بخوای یه پیتزا سفارش بدی!
آباسک تو مازندران هم یه رسم عجیب داره به اسم “زنشاهی”. یه روز تو اردیبهشت، زنهای روستا همه کارا رو دستشون میگیرن و مردا حق ندارن تو روستا بمونن! حتی یه زن به عنوان “شاه” انتخاب میشه و بقیه باید بهش گزارش بدن. این رسم احتمالاً از یه سنت قدیمی میاد که به زنها قدرت بیشتری تو جامعه میداد.
نکات و ترفندهای باحال برای روستاگردی
حالا که حسابی کنجکاو شدی بری این روستاها رو ببینی، چندتا نکته و ترفند بهت میگم که سفرت رو باحالتر کنه:
- با محلیها گپ بزن: بهترین راه برای فهمیدن داستانای واقعی یه روستا، حرف زدن با آدمای اونه. اونا معمولاً خیلی مهماننوازن و کلی داستان و افسانه برات دارن. فقط یادت باشه یه کم احترام و صمیمیت به خرج بدی.
- سوغاتیهای محلی بخر: هر روستا یه چیز خاص داره. مثلاً تو کندوان عسلهای طبیعی، تو هجیج گیوه و تو ابیانه زیورآلات سنتی. اینا هم یادگاریای باحالن، هم به اقتصاد محلی کمک میکنن.
- فصل مناسب رو انتخاب کن: بعضی روستاها مثل سرآقاسید تو زمستون عملاً غیرقابل دسترسیان. بهار و پاییز معمولاً بهترین موقع برای روستاگردیه. مثلاً تو بهار، پالنگان پر از گلهای وحشیه و تو پاییز، ابیانه انگار نقاشی شده!
- لباس و تجهیزات مناسب ببر: اگه قراره بری یه جای ییلاقی مثل مازیچال تو مازندران، یه کاپشن سبک و کفش راحت واجبه. یا مثلاً تو ماخونیک، چون کویره، کلاه و ضدآفتاب یادت نره.
- قصههای محلی رو یاد بگیر: قبل از سفر، یه کم درباره افسانهها و داستانای روستا بخون. مثلاً تو خرانق یزد میگن یه قلعه قدیمی هست که شبها صدای ارواح توش میاد! اینا سفرت رو هیجانانگیزتر میکنه.
چرا باید بریم روستاگردی؟
روستاهای ایران فقط یه جای قشنگ برای عکس گرفتن نیستن. اونا یه جور ماشین زمانن که میتونن تو رو ببرن به یه دنیای سادهتر و صمیمیتر. از خونههای پلهکانی پالنگان که انگار از یه فیلم تاریخی اومده، تا طبیعت بکر هجیج که میتونی ساعتها کنار رودخونهش بشینی و به هیچی فکر نکنی، هر کدوم از این روستاها یه داستان خاص دارن.
یه چیز دیگه که روستاگردی رو باحال میکنه، اینه که میتونی یه کم از شلوغی شهر فاصله بگیری و با آدمای واقعی و فرهنگای اصیل آشنا بشی. تازه، غذاهای محلی مثل آشهای سنتی، نونهای خونگی و کبابهای ذغالی هم که جای خودشون رو دارن!
یه جمعبندی باحال
ایران پر از روستاهاییه که هر کدومشون یه دنیا داستان و شگفتی دارن. از اسمهای عجیب مثل آلمان و مصر گرفته تا روستاهایی مثل ایستا که انگار زمان توشون وایستاده، این جاها میتونن هر آدمی رو شگفتزده کنن. اگه دنبال یه سفر متفاوت و پر از خاطره هستی، کافیه یه کولهپشتی بندازی رو دوشت و بری یکی از این روستاها رو کشف کنی. فقط یادت نره با محلیها گپ بزنی، سوغاتی بخری و از طبیعتش لذت ببری. حالا تو کدوم یکی از این روستاها رو دوست داری بری؟ نظرت رو برام بنویس!